پارت چهارم

زمان ارسال : ۱۱۳۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 18 دقیقه

صبح زود مدارکامو برداشتم و به خونۀ سام رفتم دقیق ساعت ۸ جلوی خونش بودم. باهاش تماس گرفتم و اطلاع دادم که پایین وایسادم. بعد از پنج دقیقه معطلی با ماشینش اومد بیرون و کنارپام توقف کرد. 
_الی بیا سوار شو 
در جلوی ماشینو باز کردم و کنارش نشستم. اونروز برای پاسپورت اقدام کردیم

شخصیت المیرا در رمان ماه قلب من اثر فاطمه سیاوشی شخصیت المیرا در رمان ماه قلب من اثر فاطمه سیاوشی شخصیت المیرا در رمان ماه قلب من اثر فاطمه سیاوشی شخصیت کامیار در رمان ماه قلب من اثر فاطمه سیاوشی شخصیت کامیار در رمان ماه قلب من اثر فاطمه سیاوشی

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Maryam alghasi

    ۲۲ ساله 10

    دلم میخواد بدونم آخر داستان چی میییشه. خیلی جالبه،یعنی با امیر ازدولج میکنه 🥺

    ۳ سال پیش
  • .

    10

    ممنون نویسنده جان،خداروشکر پارت ها طولانی هست ولی مشکلی که هست اینه که اتفاقات خیلی سریع میگذرن.اگه این مشکل رفع بشه رمان عالی میشه

    ۳ سال پیش
  • فاطمه سیاوشی | نویسنده رمان

    بله عزیزم من خودم خواستم این قسمت کمی زود پیش بره اما وقتی المیرا برمیگرده ایران داستان کمی رو به روال و ارومتر پیش میره اما جذابتر.ممنون از همراهی شما عزیزان و انتخاب داستان من

    ۳ سال پیش
  • هلی

    ۱۵ ساله 00

    عالی هستی

    ۳ سال پیش
  • Roni

    10

    کمه میگید چرا کمه زیاده میگید چرا زیاده به کدوم ساز شما برقصن؟

    ۳ سال پیش
  • .

    02

    دوست عزیز کامنت و خوب نمیخونی چرت ننویس،کی گفتم کمه؟ فقط گفتم اتفاقات سریع میگذره:/ یه عینک بزن

    ۳ سال پیش
  • مینو

    30

    دستت مرسی نویسنده خیلی هیجانی شد عاشق داستان شدم

    ۳ سال پیش
  • تی تی

    40

    کاش المیرا میتونست فرار کنه ولی جذابه رمان

    ۳ سال پیش
  • تی تی

    40

    قلم خوب وعالی ممنون نویسنده جان

    ۳ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.